فهرست

روایتی از پایه‌گذاری دانشکده دندان‌پزشکی ملی

درباره کتاب «رنسانس ایران، دانشگاه ملی ایران و شاه» نوشته دکتر علی شیخ‌الاسلام

 

دکتر رفیع کافیه

ایده تاسیس دانشگاه ملی بر اساس اسناد موجود به دهه ۱۲۹۰ شمسی باز می‌گردد. برای نخستین بار در سال ۱۳۳۴ به‌موجب حکمی از وزارت معارف امتیاز افتتاح مدرسه دانشگاه ملی به مدیریت آقای حاجی میر سید علی به آقای ابوالحسن خان شریف مستخدم اداره نظمیه داده شد. از این موسسه در برخی مکاتبات با عنوان دانشگاه ملی نیز یاد شده است. امتیاز موسسه مزبور پس از دو سال و اندی در  سال ۱۳۳۶ از طرف موسس به معاون وزارت معارف مسترد شد. این امر در پی استعفای مدیر در سال ۱۳۳۵ و اعتراض وزارت معارف و اوقاف به سوء رفتار موسس و دخالت در امور مدرسه و مکاتباتی که در این باره بین وزارت معارف و اوقاف و وزارت داخله و رییس کل تشکیلات نظمیه وستداهل صورت می‌گیرد، واقع می‌شود.
Ali_Sheikholeslamبعدها در سال ۱۳۳۱ شمسی آقایان سید مهدی فیروز آبادی و عبدالباقی فربود از طریق وزارت دربار متقاضی تأسیس دانشکده ملی پزشکی می‌شوند. وزارت فرهنگ طی نامه شماره ۳۶۰۹۳ مورخ ۲۴/۸/۱۳۳۱ در پاسخ به نامه دربار شاهنشاهی انجام تقاضای مزبور را «موکول به رأی شورای دانشکده پزشکی و دانشگاه درباره صلاحیت تقاضا کنندگان و صحت و امکان اجرای نقشه تقدیمی آنان» می‌کند.
در ۱۳ تیرماه ۱۳۳۸ حسین علاء، وزیر دربار، برای ملاقات دکتر جهانشاه صالح و چند نفر از استادان که پیشنهاد تاسیس دانشگاه ملی را دارند از محمدرضا شاه پهلوی دوم کسب تکلیف می‌کند. این رویداد حدود دو ماه قبل از ورود دکتر علی شیخ الاسلام به ایران واقع شده است.
دکتر علی شیخ‌الاسلام کسی است که به تاسیس دانشگاه ملی ایران اقدام می‌کند. وی در آذرماه ۱۳۳۳ که محمدرضا پهلوی به آمریکا رفته بود، در شهر مینیاپولیس (Minneapolis) به‌عنوان نماینده انتصابی دانشجویان ایرانی در حضور شاه سخنرانی کرده و پیشنهاد تاسیس یک دانشگاه ملی در ایران را ارائه می‌دهد. متعاقب این دیدار و جلب‌ نظر موافق شاه، دکتر شیخ‌الاسلام به مطالعه درباره دانشگاه‌های غیر دولتی در آمریکا و سپس در اروپا می‌پردازد. او در اواخر مرداد ماه ۱۳۳۸ به ایران بازمی‌گردد و پس از کسب موافقت نهایی شاه پایه‌های اولیه تاسیس دانشگاه ملی را در تاریخ دهم آذر ۱۳۳۸ در منزل استیجاری شخصی در خیابان رامسر تهران بنا نهاد. او پس از کسب فرمان شاهنشاهی در ۲۹ اسفند همان سال و با موافقت حسین علا وزیر دربار، دبیرخانه دانشگاه را به ساختمانی در خیابان پاستور شماره ۵۷ انتقال داد.
Melli-logoدانشگاه ملی از نیمه دوم مهر ۱۳۳۹ در یک ساختمان پنج طبقه استیجاری در نزدیکی دو راهی یوسف‌آباد فعالیت خود را آغاز کرد و در ۲۵ بهمن ۱۳۳۹ مراسم افتتاح دانشگاه با حضور شاه و فرح پهلوی برگزار شد.
در ادامه دکتر شیخ الاسلام بنیان‌گذار دانشگاه ملی به تدریج کسانی که در آمریکا تحصیل کرده بودند را به دانشگاه ملی دعوت کرد. به همین دلیل هیات علمی اولیه این دانشگاه کم و بیش دانش‌آموختگان دانشگاه‌های آمریکایی بودند.
ریاست دکتر علی شیخ‌الاسلام مدت پنج سال به درازا کشید. در این دوره علاوه بر دانشکده اقتصاد و معماری، دانشکده پزشکی، زبان‌های خارجی، علوم و دندان‌پزشکی (۱۳۴۴) راه‌اندازی شد.

دکتر شیخ‌الاسلام خاطرات خویش را از پایه‌گذاری دانشگاه ملی ایران در کتاب «رنسانس ایران، دانشگاه ملی ایران و شاه» (سال۱۳۶۹) گردآوری کرده است. او در متن کتاب اشاراتی به چگونگی تاسیس دانشکده دندان‌پزشکی ملی و تدوین برنامه آموزشی آن کرده است که در ادامه می‌خوانید:

دانشکده دندان‌پزشکی
ششمین دانشکده را «دانشکده دندان‌پزشکی» قراردادیم که در آن زمان جز دانشکده دندان‌پزشکی دانشگاه تهران در سراسر مملکت دانشکده دندان‌پزشکی دیگری وجود نداشت و بعدها با اصرار و اقدامات پیگیر من نزد شاه و دولت‌های دست‌اندرکار، پنج دانشکده دندان‌پزشکی درشهرستان‌ها تأسیس شد. از یک طرف احتیاج به دندان‌پزشک بسیار مبرم بود و بیشتر کار دندان‌پزشکی کشور دست نعل‌بندها و دلاک‌ها و عده‌ای به نام دندانساز سنتی (که متاسفانه هنوز هم به تعداد زیادی هستند) اداره می‌شد.
ali sheykholeslam1از طرف دیگر عده‌ای دکتر دندان‌پزشک ایرانی که به استاندارد بین‌المللی صلاحیت تدریس و تعلیم در دانشگاہ را داشتند در شهر تهران جمع شده بودند وعده‌ای هم در اروپا و آمریکا ماندگار شده بودند. به قدری احتیاج به دندان‌پزشک مبرم بود و کادر تعلیماتی متخصصی و قابل به قدر کافی در شهر تہران موجود بود که چهار سال قبل از تاسیس دانشکده با دکتر حسین نواب که از حیث صلاحیت علمی و قدرت اداره کردن به نظر من از جمله همکارانش ارجح بود مذاکره کردم دانشکده دندان‌پزشکی را تاسیس و براه اندازیم. تنها عامل بازدارنده نداشتن تالار تشریح بود که خوشبختانه پس از چهار سال زحمت افتتاح تالار تشریح دانشکده پزشکی ما با افتتاح دانشکده دندان‌پزشکی مقارن بود. دکتر حسین نواب را به سمت رئیس دانشکده دندان‌پزشکی انتخاب و منصوب کردم و به تهیه و تدارک برنامه و وسائل کار پرداختیم.
در تأسیس دانشکده دندان‌پزشکی هم نوآوری‌ها و ویژگی‌هایی داشتیم که اهم آنها عبارت بود از:
۱- دوره دانشکده را شش سال قراردادیم . دو سال آن مخصوص مقدماتی شود که بیشتر به کار دندان‌پزشکان مفید و موثر آید. در حقیقت همان روشی را که در برنامه دانشکده پزشکی به کار برده بودیم که نه تقلید کامل از آمریکا بود و نه از اروپای غربی و چیزی از بهترین هر دو سبک را برگزیده بودیم. در مورد دانشکده دندان‌پزشکی هم به‌کار بستیم و برنامه جامعی بود. اما قدری سنگین، به‌خصوص برای دو سا ل اول.
۲- سعی بلیغ شد که هنگام انتخاب دانشجو تا مطمئن نشویم که داوطلب، ذوق هنری و صنایع دستی دارد، او را به دانشکده نپذیریم و از این جبهه، امتحانات کتبی و شفاهی نسبتا مفصلی برای انجام این مقصود ترتیب دادیم.
۳- سعی کردیم در برنامه دانشکده، مقدمات طب را بگنجانیم چون اطلاعات و معلومات عموم دندان‌پزشکان را تا آنجا که به طب مربوط است، وافی و کافی نمی‌دانستیم. در بعضی ممالک نظیر سوئد و نوروژ، هرکس بخواهد دندان‌پزشک شود باید نخست به تحصیل طب بپردازد و پس از اینکه دکترای طب گرفت، دندان‌یزشکی را به عنوان رشته تخصصی طب انتخاب و دنبال کند. یعنی دندان‌یزشکی از شعب تخصصی پزشکی است. ما تا حد سوئدی‌ها نرفتیم اما سر حد احتیاج را توسعه دادیم و از نظر علمی برنامه جامعی تهیه کردیم.